Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7675 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advance section
U
قسمت جلویی
telencephalon
U
قسمت جلویی مغزجنین
scratch spin
U
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
wire head
U
قسمت مقصد سیم کشی ایستگاه جلویی سیم کشی
toe point
U
پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
headmost
U
جلویی
front end
U
سر جلویی
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
front view
U
نمای جلویی
advanced
U
جلویی مقدم
forward station
U
پاسگاه جلویی
entrance door
U
در جلویی
[ساختمان]
front door
[of house]
U
در جلویی
[ساختمان]
entry door
U
در جلویی
[ساختمان]
forestay
U
بکسل جلویی
foretop
U
بام جلویی
entrance
U
در جلویی
[ساختمان]
canopies
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopy
U
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
lap
U
رسیدن به حریف جلویی
lapped
U
رسیدن به حریف جلویی
luff
U
لبه جلویی بادبان
landdau
U
یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
forward edge of battle area
U
لبه جلویی منطقه نبرد
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
nose
U
دماغه جلویی تخته موج سواری
noses
U
دماغه جلویی تخته موج سواری
The car in front is obstructintg us.
U
اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
burdended
U
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
one toe spin
U
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
sanshifter
U
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
tack
U
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked
U
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacking
U
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks
U
تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
toe pick
U
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe rake
U
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
tuck
U
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tucks
U
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tucking
U
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
nose ribs
U
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
speedy cut
U
اسیب به عقب پای جلویی اسب بالاتر از سم با ضربه پای عقب
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
lapped
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
snick
U
قسمت
segment
U
قسمت
department
U
قسمت
batches
U
قسمت
feck
U
قسمت
batch
U
قسمت
departments
U
قسمت
divisions
U
قسمت
division
U
قسمت
segments
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
portions
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
section
U
قسمت
arm
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
unit
U
قسمت
units
U
قسمت
kismet
U
قسمت
sections
U
قسمت
data division
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
instalments
U
قسمت
percentage
U
قسمت
instalment
U
قسمت
installments
U
قسمت
internode
U
قسمت
pieces
U
قسمت
piece
U
قسمت
percentages
U
قسمت
part
U
قسمت
canto
U
قسمت
partitions
U
قسمت
grist
U
قسمت
compartments
U
قسمت
sects
U
قسمت
partition
U
قسمت
rasher
U
قسمت
rashers
U
قسمت
Corp
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
dole
U
قسمت
sect
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
compartment
U
قسمت
components
U
قسمت
component
U
قسمت
ratios
U
قسمت
agency
U
قسمت
party
U
قسمت
agencies
U
قسمت
portion
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
detachment
U
قسمت
detachments
U
قسمت
ratio
U
قسمت
plank
U
قسمت
cantos
U
قسمت
better part
U
قسمت بیشتر
initials
U
اولین قسمت
insides
U
قسمت داخلی
initialling
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
inside
U
قسمت داخلی
black body
U
قسمت خطرناک
cable block
U
قسمت کابل
initialing
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
seen
U
قسمت سوم see
quotient
U
خارج قسمت
detail group
U
قسمت بیگاری
detail part
U
قسمت مفصل
proportion
U
سهم قسمت
crypto service
U
قسمت رمز
broadest
U
قسمت پهن
broader
U
قسمت پهن
broad
U
قسمت پهن
division officer
U
افسر قسمت
divisional officer
U
افسر قسمت
engineer division
U
قسمت مهندسی
exosphere
U
قسمت خارجی جو
legs
U
بخش قسمت
concertina fold
U
یک قسمت به یک جهت
control section
U
قسمت کنترل
parcel
U
قسمت گره
proportions
U
سهم قسمت
parcels
U
قسمت گره
quotients
U
خارج قسمت
leg
U
بخش قسمت
channels
U
قسمت عمیق اب
straight
U
قسمت مستقیم
foot
U
قسمت پایینی
subsections
U
قسمت فرعی
bulk
U
قسمت عمده
bulk
U
قسمت بزرگ
subsection
U
قسمت فرعی
beginnings
U
قسمت اول
beginning
U
قسمت اول
midst
U
قسمت وسط
activities
U
قسمت یکان
northward
U
قسمت شمالی
activity
U
قسمت یکان
departments
U
قسمت هیئت
flattest
U
قسمت پهن
massing
U
قسمت عمده
Recent search history
Forum search
1
19 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1
time is prceious it has great
1
معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1
Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2
Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1
afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1
moves up the range
1
you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1
cartridge
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com